امروز قرار هست در مورد بازی های ویدئویی که فرنچایز خود را خراب کردند صحبت کنیم . صنعت بازی های ویدیویی بر پایه ویژگی های فکری و فانتزی آن ساخته شده است. مانند فیلم ها و کتاب ها، این فضایی است که به شدت از دنباله های محکم و ایده های خلاقانه جدید استفاده می کند. با این حال، همه دنبالهها از عظمت پیشینیان خود فراتر نمیروند و تعدادی از آنها نابودی را برای فرنچایز خود رقم میزنند. بیایید برخی از بدترین ها را مرور کنیم.
Dead Space 3 (2013)
زمانی که Electronic Arts و Visceral Games بازی اصلی Dead Space را در سال 2008 منتشر کردند، ژانر اکشن-ترسناک را دگرگون کرد. از مکانیک های تکه تکه نوآورانه آن – تا فضای ترسناک بقا، یکی از ارزشمندترین ویژگی های فکری جدید نسل کنسول خود باقی مانده است.
وقتی Dead Space 2 آمد، بیشتر شبیه به نسخه اول بود، اما با کمی شیب به سمت اکشن و کمتر به سمت وحشت بقا. بازی مملو از معماهای متفکرانه، داستانی وحشتناک و تعداد زیادی تیراندازی در راهرو بود – اما بخشی از درخشندگی که بازی اول را برای بسیاری از بازیکنان جذاب کرده بود، از دست داد.
بازی Dead Space 3 فرصتی برای EA بود تا سری را به ریشههای واقعی خود بازگرداند و آن را به تاج و تخت وحشت بقا برساند. اما به جای انجام این کار، ناشر سرعت اکشن سنگین Dead Space 2 را دوچندان کرد و عملا آخرین میخ را در تابوت بازی که به سرعت در حال بسته شدن بود کوبید.
Assassin’s Creed Revelations (2011)
بازی Assassin’s Creed مجموعه ای از اوج ها و افت ها است. با انتشار نسخه اصلی Assassin’s Creed برای روزهای اولیه Xbox 360 و PS3 به عنوان یک فرنچایز به بازار آمد و تصاویری خیره کننده و فناوری هوش مصنوعی را به نمایش گذاشت. سپس Assassin’s Creed 2 یک موفقیت بزرگ بود که به قالب جدیدی برای دنبالههای آینده تبدیل شد. Assassin’s Creed: Brotherhood پیشرفتهای ایجاد شده در AC2 را بیشتر بهبود بخشید، اما این سری را خیلی در جهت خاصی پیش نبرد.
با گذشت سال ها و تکرار بیشتر دنباله ها، Assassin’s Creed Revelations که تنها یک سال پس از انتشار Brotherhood منتشر شد، بازخوردهای متوسطی را به خود اختصاص داد. از نظر دامنه کوچک و فاقد شخصیت یا نتیجه گیری معنادار بود. این فقط یک اتفاق بیجان در بازیهایی بود که تا آن زمان منتشر شده بودند. این سری از آن زمان تا حد زیادی آسیب دیده است – تنها اثر قابل توجه بازی محبوب Assassin’s Creed 4: Black Flag است.
Sonic The Hedgehog (2006)
اگر جایزهای برای ویرانترین فرنچایز بازی ویدیویی وجود داشته باشد، Sonic the Hedgehog ممکن است جایزه را را بگیرد. این بد نیست فقط به دلیل جریان بی پایان دنباله هایی که در زمانی که طلسم های بازی های ویدیویی جسور مانند گذشته بازی های ویدیویی را نمی فروشند، برای ارتباط با مشکل مواجه شده اند.
واقعیت این است که Sonic The Hedgehog به عنوان یک سری به طرز بسیار زیادی آسیب دیده است. و در حالی که برخی ممکن است استدلال کنند که این افت کیفیت ممکن است با ورودی های Sonic Adventure در سگا دریم کست آغاز شده باشد، این بازی ها در زمان خود هنوز قابل احترام بودند، اگر نه از جهاتی بسیار جسورانه. این شامل روابط وحشتناک جوجه تیغی با انسان، کنترل های وحشتناک و شخصیت های نفرت انگیز است. و این فقط شروع یک مارپیچ وحشتناک به جنون است. هر دقیقه بازی باعث می شود گیمر این سوال را ایجاد کند که چرا درحال انجام این بازی است
Medal Of Honor: Warfighter (2012)
در سال 2010، بازی های تیراندازی چند نفره آنلاین در صدر جدول قرار داشتند. Call of Duty پادشاه این ژانر در آن زمان بود و هر پاییز یک نسخه جدید منتشر می کرد که بارها و بارها رکورد فروش چند رسانه ای را شکست. با پیشروی اکتیویژن در این ژانر، الکترونیک آرتز با سری Battlefield خود که در میانه یک فرنچایز اسپین آف به نام Battlefield: Bad Company قرار داشت، در جایگاه دوم قرار گرفت. آن زمان اکتیویژن با بازی های اکشن سنگین و انفجاری که ظاهراً با این همه چیز را در اختیار داشت، بنابراین کار EA برای جایگاه بالاتر سخت میشد بنابراین EA مسیر راهاندازی مجدد را با مدال افتخار ۲۰۱۰ طی کرد. این بازی برای بازی چند نفره barebones خود در کنار یک کمپین دیگر با مضمون خاورمیانه، نقدهای ضعیف اما نه کاملا منفی دریافت کرد. خوب بود ولی عالی نبود.
اما در سال 2012، EA دنبالهای به نام Medal of Honor: Warfighter را منتشر کرد که یک ماجراجویی بیمعنا، اکشن سنگین و انفجار محور در یکی دیگر از مناطق روستایی جنگزده خاورمیانه است. بازی چند نفره مانند قسمت قبلی بی روح و فاقد نوآوری بود و یکی از احمقانه ترین داستان های تک نفره در یک بازی جنگی را داشت. همه اینها را با کاتسینهای خوب رندر اما ترسناک ترکیب کنید که شخصیتهایی را بهطور وحشتناکی غیرواقعی نشان میدهند.
The Simpsons: Wrestling (2001)
سیمپسون ها میراث برجسته ای از بازی های بسیار عجیب و غریب هستند، از بازی های کلاسیک آرکید گرفته تا بازی هایی که فقط در کابوس های شبح آور وجود دارند، اما The Simpsons: Wrestling برای از بین بردن کل فرنچایز کافی بود. تعدادی از طرفداران متعهد سیمپسون ها که متهم به داشتن گرافیک ناهموار هستند و دلایلی دیگر، اما اکثرا میگویند این عنوان بهترین عنوان ساخته شده از سری سیمپسون ها است.
Batman: Dark Tomorrow (2003)
قبل از روزهای باشکوه سری Batma Arkham، گیمرها مجبور بودند یک رژه ثابت از عناوین متوسط بتمن را تحمل کنند. فهمیده شد که شما باید یک بازی بتمن را بخرید، برای لذت بردن از آن تلاش کنید و منتظر بازی بعدی باشید، تا زمانی که Dark Tomorrow همه چیز را خراب کند. این بازی که «گیجکننده» و «ناجور» نامیده میشود، این بود که بازیکنان را با فراموش کردن سرنخهای کاملاً ضروری در روایت به شکست سوق داد. در حالی که به شخصیت بتمن وفادار بود، Dark Tomorrow به گیمرها بی وفا بود.
Bomberman: Act Zero (2006)
فرنچایز Bomberman مجموعهای بود که کارتون دوستداشتنی پیرومونیاک را به مردی با لباس ربات عجیب و غریب تبدیل کرد که تلاش میکرد در دنیای آخرالزمانی زنده بماند. Act Zero علاوه بر انحراف تهاجمی داستان و طراحی، بازی تکراری بود و از تشخیص ضربه ضعیف رنج می برد. بازیهای بعدی به فرمول آشنا و Bomberman دوستداشتنی بازگشتند و در نهایت این سری را از عذاب نجات دادند
Earthworm Jim 3D (1999)
به عنوان یک قاعده کلی، اگر “3D” را به یک سری بازی محبوب اضافه کنید، احتمالاً بازی به دست آمده خیلی خوب نخواهد بود. EWJ 3D با قرض گرفتن از پلتفرمهای محبوبی مانند Super Mario 64 و همچنین سری انیمیشنهای Earthworm Jim، فقط برای کسب درآمد از یک روند استفاده کرد. در پایان تولید، خالق جیم، داگ تن ناپل، از پروژه اخراج شد. بازی حاصل با زوایای دوربین وحشتناک و پرش های تقریبا غیرممکن باقی ماند.
Aliens: Colonial Marines (2013)
در سال 2008 توسط Gearbox اعلام شد، Colonial Marines از ابتدا تا انتها یک فاجعه بود. گیربکس کارمندان خود را در طول توسعه اخراج کرد، در یک مقطع زمانی، گیربکس به دریافت پول از سگا برای کار تمام وقت ادامه داد، علیرغم اینکه کارکنان خود را به کار در مالکیت معنوی خود، Borderlands، منحرف کرد. نتیجه بازی Aliens به قدری بد بود که سگا 1.25 میلیون دلار به دلیل ارائه نادرست از کیفیت بازی در ارائه های قبلی پرداخت کرد.
Postal III (2011)
سری Postal، که به روانپریشی و مخرب بودن شهرت داشت، با این بازی با مرگ دیرهنگام خود مواجه شد. توسط توسعه دهنده Running With Scissors برون سپاری شده بود، بازی توسط گیم پلی با کیفیت پشتیبانی نمی شد و به طور گسترده ای مورد نفرت منتقدان قرار گرفت. بازی به قدری بد بود که Running With Scissors از آن بازی فاصله گرفت و در بازی های آینده اشاره کرد که این عنوان یک کابوس است و تمامی پورت های کنسول های خانگی عنوان لغو شدند.
Hotel Mario (1994)
هر فهرستی از بازی هایی که فرنچایزی را خراب کردند بدون اشاره به زباله وحشتناک هتل ماریو، ناقص خواهد بود. یک بازی سمی برای یک پلتفرم نامحبوب، بازی به قدری بد بود که با این بازی فرنچایز ماریو در دو قدمی مرگ ابدی بود، اما با عناوین آینده ماریو ، این فرنچایز از مرگ نجات یافت.
آخرین نظرات