YT GAME

جهت دریافت سفارش به پشتیبانی تلگرام پیام بدید

بدترین پایان های بازی های ویدئویی

بدترین پایان های بازی های ویدئویی

فهرست مطالب

در مقاله امروز قرار است سراغ بدترین پایان های بازی های ویدئویی برویم و شاید در این لیست بعضی بازیها بسیار تعجب کننده برای شما باشد که چرا در این لیست هستند در ادامه نیز مراقب انبوهی از اسپویلرها باشید.

بدترین پایان های بازی های ویدئویی  از نظر شما چیست ؟ در قسمت نظرات پایین کامنت کنید!

16- “Batman: Arkham Asylum” (2009)

همانطور که “Arkham Asylum” عالی است، پایان عمومی رابطه دیرینه بین بتمن و جوکر را خراب می کند. جوکر هرگز اهل نزاع نبوده است. او همیشه به ذهن روان پریش، منحرف و به شدت باهوش خود متکی بوده است. او از مسخره کردن بزرگ‌ترین دشمن خود استفاده می‌کند. مبارزه فیزیکی با او به اندازه کافی احمقانه بود. اما «Arkham Asylum» این فاکتور را افزایش داد و جوکر خود را پر از سرم کرد، که به شدت سایز او را افزایش داد و اساساً او را به Bane تبدیل کرد. این کلیشه‌ای‌ترین و مشتق‌شده‌ترین باس‌بازی است که می‌توان تصور کرد، و واقعاً مایه شرمساری است که به قیمت شخصیت جوکر تمام شد.

15- “Middle-earth: Shadow of Mordor” (2014)

این بازی فوق‌العاده است، اما پایان وحشتناکی را دارد – anticlimax و abruptness. پایان این بازی شما را در مقابل خود سائورون می بینید. حالا چه چیزی می تواند حماسی تر از رفتن به mano-a-mano با سائورون، شاید معروف ترین شرور تاریخ فانتزی باشد؟ مطمئناً شگفت‌انگیز نظر می‌رسد، اما این بازی توانست آن را با یک باس فایت ساده و بی‌چالش و یک رویداد سریع ضدکلیماتیک به هم بزند. بسیار گویای این است که نبرد با فرماندهان مختلف جنگ و عوامل آنها هیجان انگیزتر از جنگ با خود تاریکی بود.

14- “Fallout 3” (2008)

گویی مبارزه با Colonel Autumn به اندازه کافی بد نبود، «فال‌آوت 3» به ناامیدی خود با انتخاب‌های نادرست ادامه می‌دهد. هر سه انتخاب شخصیت شما را در یک نور قهرمانانه (کم و بیش) به تصویر می‌کشیدند که کاملاً با کسانی که می‌خواستند شرور باشند در تضاد است. صرف نظر از این، هر انتخاب با یک انفجار و مرگ نابهنگام شما به پایان رسید. و اگر قصد داشتید به عقب برگردید و هر تلاشی را که داشتید به پایان برسانید، می‌توانید با‌ پیشرفت خود خداحافظی کنید! “Fallout 3” به محض اتمام ماموریت نهایی، بازی شما را به پایان می‌رساند و شما را مجبور می‌کند یک بازی کاملاً جدید را شروع کنید. حداقل DLC Broken Steel این نقص را برطرف کرد و به ما اجازه داد به سیوهای قدیمی خود بازگردیم.

بدترین بازی های ps5 که نباید انها را بازی کنید !

13- “Fable II” (2008)

انتخاب می‌تواند چیز فوق‌العاده‌ای باشد، اما چه اتفاقی می‌افتد وقتی هر گزینه به نوعی وحشتناک است؟ در پایان این بازی نقش آفرینی فانتزی، Hero of Bowerstone پس از یک بن بست جدی ضد اقلیم و جان باختن بی شماری در این روند، بر لرد شیطان لوسین فیرفکس پیروز می شود. خوشبختانه Fortunately برای قهرمان این قدرت را دارد که یک آرزو را برآورده کند – او می تواند افراد بی گناهی را که در درگیری گم شده اند زنده کند، خانواده قهرمان را احیا کند یا یک میلیون قطعه طلا به قهرمان هدیه دهد. مهم نیست چه انتخابی می کنید، چیزی با ارزش تر از دست می رود.

12- “Assassin’s Creed III” (2012)

گاهی اوقات قهرمان بودن بد است. این احتمالاً همان چیزی است که قاتل مدرن دزموند مایلز به آن فکر می کرد وقتی دو موجود خداگونه در پایان بازی 2012 “Assassin’s Creed III” به او یک انتخاب ارائه کردند. به دزموند گفته می‌شود که او می‌تواند جان خود را فدا کند تا یک سپر سراسر جهان را فعال کند که شراره‌های خورشیدی را دفع می‌کند، یا می‌تواند اجازه دهد شراره‌ها برخورد کنند و تبدیل به مسیحی شود که الهام‌بخش یک جنگ مذهبی است. به طور طبیعی، از آنجایی که گزینه بعدی فوق‌العاده احمقانه است، دزموند تصمیم می‌گیرد جان خود را بدهد – در این روند آینده جهان نامشخص است.

اساسینز 3

11- “The Order: 1886” (2015)

یکی از اولین بازی های انحصاری برای PS4 است که با ناله به پایان می رسد. قهرمان گرگ‌کش ما، گالاهاد، به تازگی از متحد سابق خود، لوکان، برتری یافته است و می‌تواند جایگاه خود را در میان گروه‌های عنوان‌دار بازیابد… تنها، شگفت‌آور، پدر لوکان و لرد صدراعظم همان نظمیه به راه می‌آیند تا این نقشه را به اجرا درآورد. در عوض، گالاهاد باید لوکان را بکشد و برای محافظت از وضعیت موجود در شرم باقی بماند. ما مطمئن نیستیم که از این چرخش داستان شوکه شویم یا عصبانی شویم، اما مطمئناً احساس دوستی نداریم. این همچنین در را برای دنباله‌ای باز می‌گذارد که هرگز این اتفاق نیافته.

10- “Outlast” (2013)

اوت لست که به عنوان یکی از بهترین بازی‌های ترسناک بقا در سال‌های اخیر در نظر گرفته می‌شوند، در حالی که دیوانه‌وار سعی می‌کردند در برابر ساکنان Mount Massive Asylum زنده بمانند، از ترس خفه می‌شدند. Outlast از نظر کنترل‌ها، اتمسفر، سرعت و البته آنتاگونیست‌های فراموش‌نشدنی‌اش، کریس واکر و دکتر تراگر، مانند یک عنوانی کامل و بی نقص به نظر می‌رسید. پس چه مشکلی پیش آمد؟ خب، پس از پایان دادن به پروژه والریدر، به نظر می‌رسد که مایلز قهرمان بی‌چاره ما از خانه آزاد شده است… فقط توسط ارتش، که به راحتی به آن مکان حمله کرده‌اند، سرنگون می‌شود. به نظر می رسید این فقط تجربه را به طور کلی بد می کند، اگرچه خوشبختانه با DLC به همان اندازه هیجان انگیز آن: Whistleblower برطرف شد.

اوت لست

9- “Borderlands” (2009)

شکار Vaults، تیراندازی در سراسر پاندورا و تعامل با برخی شرورهای واقعاً به یاد ماندنی مانند Handsome Jack – بله، همه اینها در دنباله آمدند. از طرف دیگر، بازی اول آنقدرها هم بد نبود، نبرد نهایی رئیس در برابر Destroyer که به خودی خود چالش بزرگی نبود. با مردن او پس از مرگ او با گلوله های کافی، فرار سیاره ای شما به پایان می رسد و هیچ چیز دیگری نسیب شما نمی‌شود.

8- “Halo 2” (2004)

به دست گرفتن اسلحه ای توسط Master Chief یا Arbiter تجربه ای بود که هنوز هم بسیاری از گیمرها با علاقه فراوان به آن نگاه می کنند. با این همه جهان سازی و ساعت های بی پایان سرنگونی امثال سیل، ما منتظر پایانی به یاد ماندنی بودیم که چیزی جز انفجار نبود. و چه به دست آوردیم؟ درست همانطور که به نظر می رسید ما درگیر نبرد یک عمری هستیم، ممکن است رئیس قول داده باشد که مبارزه را تمام کند، اما ما بقیه آن زمان و آنجا آماده برای جنگ بودیم!

Halo 2

7- “Mass Effect 3” (2012)

برای واضح بودن، ما در مورد برش گسترده ای که بیشتر حفره های طرح را ثابت کرده است صحبت نمی کنیم. نه، ما در مورد نمایش نور عظیمی صحبت می کنیم که نبرد شپرد با ریپرز را به پایان رساند و بازیکنان را به این فکر فرو برد که آیا همه آن تلاش ها ارزشش را داشت یا خیر. پس از در نهایت فعال کردن Crucible، بازیکن با سه گزینه ارائه می شود. تخریب، کنترل یا سنتز. در حالی که این گزینه های متضاد اخلاقی ممکن است در ابتدا ایده خوبی به نظر برسد، همان چیزی بود که طرفداران Mass Effect را ناامید کرد. متأسفانه این بازی پایانی را که انتظارش داشتیم برای ما رقم نزد.

6- “Monkey Island 2: LeChuck’s Revenge” (1991)

اکنون زمان آن فرا رسیده است که Guybrush Threepwood دشمن دزدان دریایی خود را دوباره در مسابقه‌ای که نسل‌های آینده هنوز درباره آن صحبت خواهند کرد، از بین ببرد. مطمئناً دنباله چنین بازی محبوبی نمیتواند موفقیت نسخه اصلی را که شخصیت‌ها، داستان و تمام تلاش‌های بازیکن را تضعیف کند. تکرار کند، همانطور که در طول نبرد نهایی لوچاک نشان می دهد که این حرف درست است حتی قبل از اینکه زمان ثبت این را داشته باشیم، می بینیم که کل بازی فانتزی بود که توسط دو کودک طراحی شده بود.

5- “Ghosts ‘n Goblins” (1985)

تلاش خطرناک آرتور برای نجات شاهزاده خانمش از دست شیطانبدنام، به دلیل افزایش سختی های غیرمنطقی اش، باعث شد بسیاری از گیمرها موهای خود را درآورند. نه تنها از امواج بی پایان غول ها، شیاطین، اژدها و هیولاهای دیگر، بلکه از این واقعیت که برای کشتن آرتور فقط دو ضربه لازم است. و سپس تمام. پس از غلبه بر ارباب جهنم، به شما می گویند که همه چیز یک توهم بوده است، و اگر می خواهید پایان خوشی داشته باشد، باید کل ماجرا را با درجه سختی بالاتر بازی کنید.

4- “Star Wars Knights of the Old Republic II: The Sith Lords” (2004)

بعد از پیروزی در KOTOR، در حالی که تعداد زیادی شمشیر نوری وجود داشت و فقط انتخاب یک گزینه، دارک ساید یا جدای، پایان ناگهان بازی به شدت غیر منتظره بود. پس از شکست دادن دارث ترایا، با روایتی طولانی از تصمیماتی که گرفتیم و آنچه قرار است در آینده اتفاق بیفتد، “پاداش” دریافت می کنیم، و بس. این پایان نسبتاً ناگهانی به این دلیل بود که EA با عجله بازی را بیرون آورد تا آن را به موقع برای عرضه کریسمس آماده کند.

3- “Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty” (2001)

عنوان Phantom Pain نیز مشکلات مشابهی داشت که بیشتر به دلیل تداخل کونامی و ویرایش محصول نهایی بود. با این حال، به همان اندازه که ما آن را به عنوان یک بازی و به عنوان یک ورودی در دنیای MGS دوست داریم، ماموریت Raiden دقیقاً به پایان نرسید. در این مرحله ما با Dead Cell روبرو شدیم، برهنه در راهروها دویدیم، تروریست های بی شماری را با شمشیر تکه تکه کردیم و امثال Solidus Snake را شکست دادیم…

فقط پایانی داشت که ما را کاملاً گیج می کرد. دنده آرسنال؟ میهن پرستان؟ همه پیام های کدک وحشتناک؟ بدون بهره مندی از آینده نگری و دنباله های بعدی، پایان به شدت گیج کننده بود که هرکسی پس از تجربه بازی سرش را میخاروند.

2- “Sniper: Ghost Warrior” (2010)

پایان این بازی احتمالاً شامل نوعی شلیک تک تیراندازی حماسی است، اگرچه حداقل امیدوار بودیم که چیزی اضافه شود مانند یک کات سین یا یک قطعه دیالوگ اضافی. آن را مانند یک نتیجه گیری منسجم جلوه دهید. هر چیزی جز یک برش فوری به مشکی. ما اینجا حتی شوخی هم نمی کنیم. با یک بار کشیدن ماشه، بازی تصمیم می گیرد که آن را متوقف کند. بازیکن را ناراضی رها می کند و فقط به صورت آنها سیلی می زند.

Sniper: Ghost Warrior

1- “No Man’s Sky” (Launch Ending) (2016)

در حالی که سایر بازی‌های موجود در این لیست ممکن است نتایج ناامیدکننده یا در برخی موارد فقط افتضاح داشته باشند، حداقل آنها به اندازه این عنوان بد نیستند. در مورد نسخه اصلی No Man’s Sky نمی توان همین را گفت. پس از اینکه توانستید تمام راه را تا مرکز کهکشان بپیمایید، با این امید بیهوده که تمام ساعت‌هایی که صرف کاردستی و استخراج از طریق سیارات مشابه می‌شود ارزشش را داشته باشد، با پاداش نهایی خود استقبال می‌شوید. مطلقا هیچ چیزی. کهکشان از جلوی چشمان شما چشمک می زند، در حالی که تمام پیشرفت های شما انجام شده است، و شما متوجه می شوید که آنچه قرار بود یک سفر حماسی باشد چیزی بیش از یک ضایعات عظیم نبود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
فروشگاه
علاقه مندی
0 محصول سبد خرید
حساب کاربری من